این مرد در یکسال گذشته 47 هزار دلار به عنوان حقوق از شرکتی دریافت کرد که هیچگاه در آن کار نکرده بود. اشتباه رایانهای در حسابداری این شرکت موجب شده بود که ماهانه مبلغ مشخصی پول به حساب این مرد واریز شود.
البته سرانجام حسابدار این شرکت به اشتباهش پی برد و پس از بررسی متوجه شد که هزاران دلار به حساب این مرد واریز شده است. این مرد در دادگاه به جرمش اعتراف کرد و اکنون باید ضمن بازگرداندن پولی که به او تعلق نداشته چند سال آینده را نیز در زندان سپری کند. از سوی دیگر این حسابدار بیدقت هم از کار خود برکنار شده است.
سرقت یک لنگه کفش
بروکسل: نقص عضو یک سارق جوان موجب شد که به آسانی به دام پلیس بیفتد. این سارق بر اثر سانحه یکی از پاهایش را از دست داده بود و همیشه با عصا راه میرفت. او که به شدت بیپول شده بود تصمیم گرفت یک لنگه کفش از فروشگاه سرقت کند.
به این ترتیب عصازنان وارد کفشفروشی شد و در یک چشم بر هم زدن یک لنگه کفش برداشت و به پا کرد. این در حالی بود که دزدگیر به لنگه دیگر کفش متصل شده بود و او بدون دردسر از فروشگاه خارج شد.
اما در پایان روز کارمند فروشگاه متوجه شد یکی از کفشها لنگه ندارد و از آنجایی که گمان نمیکرد کسی یک لنگه کفش را به سرقت برده باشد، همه جا را به دنبال لنگه کفش گشت، اما آن را پیدا نکرد و ناگهان به یاد مردی افتاد که با عصا وارد فروشگاه شده بود. او با پلیس تماس گرفت و مشخصات ظاهری او را به ماموران داد. به این ترتیب ماموران توانستند این سارق سابقهدار را در کوتاهترین زمان ممکن دستگیر کنند.
شگرد جالب برای مقابله با سارق
آتن: یک مرد میانسال برای اینکه از ورود سارق به خانهاش جلوگیری کند در نقش سگ ظاهر شد. او یک شب سرگرم خواندن کتاب بود که احساس کرد شخصی با دستکاری قفل در قصد ورود به خانهاش را دارد. وی به همین دلیل روی زمین دراز کشید و مانند سگها شروع به پارس کردن کرد.
سارق با شنیدن صدای پارس سگ به گمان اینکه سگ بزرگی در خانه است
پا به فرار گذاشت اما همینکه از در حیاط بیرون رفت به دام گشت پلیس افتاد. او که به شدت خود را به خاطر ترسو بودن سرزنش میکرد به بازداشتگاه منتقل شد.
گفتنی است که صاحبخانه اعتراف کرد در صورتی که سارق پا به فرار نمیگذاشت و وارد خانه میشد هیچ وسیلهای برای دفاع از خود در اختیار نداشت. نکته جالب اینکه یک گروه فیلمساز قصد دارد با استفاده از همکاری این مرد و سارق جوان صحنه را بازسازی و یک فیلم مستند تهیه کند.
بازگشت حلقه پس از 57 سال
اوهایو: یک زوج جوان که بیش از نیم قرن پیش با هم ازدواج کرده بودند، دچار اختلاف شدند و زمانی که قصد جدایی از یکدیگر را داشتند به اندازهای عصبانی بودند که حلقههایشان را روی زمین پرتاب کردند.
هرچند حلقه مرد جوان وارد کانال فاضلاب شد اما حلقه همسر او بین شکاف سنگهای پیادهرو گیر کرد و در طول سالها بر اثر فرسایش سنگ و بارش باران و برف زیر خاک مدفون شد.
این در حالی بود که این زوج جوان پس از مدتی از کار خود پشیمان شدند و دوباره با هم ازدواج کردند اما همیشه از اینکه حلقههایشان را دور انداخته بودند، تاسف میخوردند. پس از 57 سال پسر بچهای که در حال بازی بود با دوچرخهاش دقیقا در محلی روی زمین افتاد که این حلقه مدفون شده بود و آن را پیدا کرد. از آنجایی که داخل حلقه مشخصات مالک آن حک شده بود، این پسر بچه با همکاری والدینش توانست صاحب حلقه را پیدا کند.